آدریان باریچ: ریشه های عجیب و شگفت انگیز برخی از رایج ترین ضرب المثل های ما


هفته گذشته من میزبان جوایز صنعت نانوایی واشنگتن در Crown بودم (من دوستانی در این صنعت دارم که برخی از آنها طرفداران سرسخت پرث اف سی هستند).

اصطلاح “دوجین بیکر” در طول شب برای قدردانی از برخی از سختکوش ترین افراد در این ایالت که عادت دارند به جای دیر وقت شب زود شروع کنند ذکر شد.

معنی آن را می دانستم (دوجین نانوا – 13)، نمی دانستم که این ضرب المثل از زمانی آمده است که نانواها به دلیل پختن نان های ضعیف به شدت مجازات می شدند. برای جلوگیری از سوء ظن، یک نان اضافی اغلب به یک دسته از دوجین اضافه می شود.

همه اینها به بحث در مورد ضرب المثل های قدیمی دیگر و ریشه آنها منجر می شود. “کلاه گیس بزرگ”، “شک کردن به توماس” و “گش زدن گلوله” به راحتی قابل حل است، اما آیا می دانستید که “هت تریک” در کریکت از سنت اهدای کلاه جدید به هر کسی که سه ویکت می گیرد ناشی می شود. یک ردیف؟

یکی از مربیان سابق فوتبال من زمانی مرا به عنوان فردی توصیف کرد که “با یک قاشق نقره ای در دهانم به دنیا آمدم” که کاملاً درست نبود، اما احتمالاً نیازی به توضیح در اینجا نیست.

یکی دیگر از هم تیمی هایش حتی متهم به داشتن «شجاعت هلندی» شد – ضرب المثلی که ظاهراً به قرن هفدهم بازمی گردد، زمانی که گفته شد (من مطمئنم که هلندی ها باید الکل بنوشند تا شجاعت مبارزه را پیدا کنند.

از این نظر، من همیشه نسبت به مردان و زنان بزرگ با “پاهای گلی” محتاط بوده ام، اما تا زمانی که مرد جوانی از من نپرسید که در مورد چه جهنمی صحبت می کنم، من کاملاً متوجه مرجع نشدم.

تصور بر این است که این ضرب المثل برای توصیف فردی که ما تحسینش می کنیم و به نظر می رسد ضعف وحشتناکی دارد به نبوکدنصر پادشاه در کتاب مقدس برمی گردد که در رویای مجسمه ای از طلا، نقره، شکم، برنز و آهن ساخته شده بود، اما پاهای آن ساخته شده بود. از خاک رس سنگی به پای مجسمه اصابت کرد و مجسمه از بین رفت.

اصطلاح “کیسه را بگیر” از روزهایی می آید که کارگران ابزارهای خود را در گونی حمل می کردند، بنابراین وقتی آنها را اخراج کردند، زمان جمع کردن وسایل خود و ناپدید شدن بود. اجازه دهید گربه از کیسه نیز کلاسیک است. بنا بر گزارش‌ها، قدمت آن به روزهایی برمی‌گردد که مردم خوک‌ها را در گونی می‌فروختند، اما گاهی اوقات به جای آن یک گربه را در آنجا می‌گذاشتند. اگر گربه را از کیف بیرون بیاورید، فریب را آشکار کرده اید. “توله سگ فروخته” هم همینطور بود.

“چادر” بودن (به جای “قلاب های ظریف” که بسیاری از دوستانم می گویند) ناشی از تمرین کشیدن پشم روی چارچوبی به نام چادر برای خشک کردن است. بنابراین اگر به اندازه آن خز کشیده بودید، در قلاب بودید. “قلب خود را در آستین بپوشید” از قرون وسطی آمد، زمانی که شوالیه ها در مسابقات با پوشیدن نشانه ای از خانم خود در آستین خود می جنگیدند.

دوستان من که عاشق مسابقه اسب دوانی هستند به من می گویند که “دست پایین برنده می شود” به زمانی اطلاق می شود که جوکی آنقدر جلوتر است که می تواند استراحت کند و دست هایش را به پهلوهایش بگذارد.

همیشه فکر می کردم ضرب المثل “بیرون میمون های برنجی وجود دارد” یا “آنقدر سرد است که می توان توپ های میمون برنجی را یخ زد” به مجسمه معروف میمون اشاره دارد. من کاملاً متعجب شدم وقتی فهمیدم که در واقع مربوط به زمانی است که گلوله های توپ کشتی روی یک سازه برنجی به نام میمون چیده شده است. برنج در دمای پایین فشرده می شد و گلوله های توپ می افتادند.

من اغلب از عبارت “بازگشت به نقطه اول” استفاده کرده ام بدون اینکه بدانم در مورد چه چیزی صحبت می کنم. ظاهراً زمانی که فوتبال فقط از رادیو پخش می شد تا به شنوندگان کمک کند تا صحنه را تجسم کنند، زمین به یک شبکه خیالی تقسیم می شد، یکی از مربع های اطراف دروازه. بنابراین هر بار که توپ به سمت دروازه‌بان برمی‌گشت، مفسر می‌گوید «به نقطه اول» (معمولاً با لحنی ناامیدکننده).

و مکان‌هایی مانند استادیوم دریاچه‌های پری یا مرکز همایش‌های پرث را به یاد دارید که آنها را «فیل سفید» می‌نامیم؟ خوب، چون من در کودکی در تایلند زندگی می کردم، این یکی را دوست دارم: فیل های سفید زمانی موجودات بسیار مقدسی در تایلند به حساب می آمدند و طبق افسانه ها، اگر کسی پادشاه سیام را عصبانی می کرد، خانواده سلطنتی یک فیل سفید را به بدبخت هدیه می دادند. . اگرچه این یک پاداش به نظر می رسید، اما مراقبت از فیل مقدس بسیار گران بود و اغلب صاحب جدید را با تباهی مالی مواجه می کرد.

و بالاخره وقتی با کسی خداحافظی می کنیم، انقباض این کلمه است: خدایا با تو.

دیدگاهتان را بنویسید